چهارم دبستان

 

 به مناسبت تولدم جشن میگیریم تووبلاگم شماهم دعوتید

خانوم هاواقایون همه دعوت هستید


اون میزوصندلی هاروبرای شماچیدم


26 اردیبهشت تولدم مبارک

تولد تولد تولدم مبارک

 

توجه:کادوهاروبدین بعدواردشوید(کادوی شمامیتواند یک نظرتبریک تولدباشد)



                                                                                                                                   

کیک تولدم


 

شمع هاینم کیک تولدته عزیزم فوتش کن


        فوتش کن فوتش کن


حالاوقت خوردن کیکه

شمع هاروفوت میکنم

11سالم شدهورااااااااااااااااااااااا

حالاوقت خوردن کیکه

بزارازت عکس بگیرم Photographer
خب همه باهم بگیدتولدت مبارک



شرمنده همه ی کیکوخودم خوردم به شمانرسید

شماازخودتون پذیرایی کنیدشیرینی بخورید

برای اینکه دعوانشه بعداخودم تنهاکه شدم بازشون میکنم فعلامیخوام برقصم

وقت رقصه اقایون رقص خانومادست حالابرعکسگروه گل یاسگروه گل یاسمخانومارقص اقایون دست

دست دست دست

 

حال کردین خب تولدتموم شدامیدوارم خوشتون اومده باشه

 

دیگه تولدمون تموم شد.مرسی که توجشن مابودید
خداحافظ


Balloons

 



           





اوّلی: اگر گفتی بهترین راه مبارزه با مگس چیست؟
راه مبارزه با مگس:
دوّمی: بهترین راه این است که آن ها را یکی یکی بگیریم
و قلقلکشان بدهیم؛ وقتی خنده شان گرفت کمی فلفل توی
دهانشان بریزیم و رهایشان کنیم.


اوّلی: «اگر گفتی چرا وسط قرص خط دارد؟»
دوّمی: «برای اینکه اگر از گلو پایین نرفت، آن را با پیچ گوشتی بپیچانیم!»


ایرج: بیژن چرا روزهای آفتابی باخودت چتر می آوری
بیژن :آخه روزهای بارانی بابام چتر را می برد.



 

معلم:جمع درخت چی میشه
شاگرد:آقا اجازه جنگل




 

اولی: شبی که زلزله آمد شما خیلی ترسیدید این طور نبود؟
دومی: بله همین طور بود از ترس به خودم لرزیدیم ولی مثل این که زمین بیشتر از ما ترسیده بود چون خیلی بیشتر می لرزید.



 

مردی می خواست ماشینش را بشوید اول پلاکش را شست دوستش پرسید برای چی اول پلاکش را می شویی؟
مردگفت:دفعه ی قبل همه ی ماشین را شستم وقتی رفتم پلاکش را بشویم دیدم ماشین مال خودم نیست.




           


كفگير به ته ديك خورده
براي پختن پلو بمقدار زياد از قابلمه هاي بزرگي به نام ديگ استفاده مي كنند. و از قاشق هاي بزرگي بنام كفگير براي هم زدن و كشيدن پلو استفاده مي شود.
در زمانهاي قديم كه مردم نذر مي كردند و غذا مي پختن ، مردم براي گرفتن غذاي نذري صف مي كشيدند . از آنجا كه جنس كفگيرها فلزي بود وقتي به ديك مي خورد صدا مي داد .هنگامي كه غذا در حال تمام شدند بود و پلو به انتها ميرسيد اين كفگير در اثر برخورد به ديك صدا مي داد و آشپزها وقتي كه غذا تمام ميشد كفگير را ته ديك مي چرخاندند و با اينكار به بقيه كساني كه در صف بودند خبر ميدادند كه غذا تمام شده است .


كم كم اين كار بصورت ضرب المثل در آمد و وقتي كسي از آنها سوال مي كرد كه غذا چي شد . مي گفتند از بدشانسي وقتي به ما رسيد كفگير به ته ديك خورد(يعني غذا تمام شد ) .

امروزه از اين ضرب المثل موقعي استفاده مي شود كه مي خواهند به فردي بگويند دير رسيده و ديگر مثل قبل توانائي يا ثروت قبلي را ندارد و قادر به كمك كردن به او نيستند .



           



           

 

معماهای روستا

مدرسه تازه تعطیل شده بود. کوشا با عجله به خانه می رفت تا ناهار بخورد و به مزرعه برود. وقتی به میدان آبادی رسید دید مردم در میدان جمع شده اند. جلو که رفت دید کدخدا معمای تازه ای برای مردم مطرح کرده است و هیچ کس هم جوابش را بلد نیست. کوشا جلو رفت و گفت:«کدخدا می توانی یک بار دیگر معمایت را بگویی؟شاید بتوانم جوابش را بدهم.» با گفتن این جمله همه مردم آبادی خندیدند. یکی گفت:«ما با این سن و تجربه زیاد نتوانستیم جوابش را پیدا کنیم، چه رسد به تو.» مش صادق با شنیدن این حرف گفت:«درست است که کوشا 10 سال بیشتر ندارد ولی پسر باهوشی است.» کدخدا دوباره معما را طرح کرد:«مش مراد یک گرگ، یک بز و یک بسته علف داردو می خواهد آن ها را از رودخانه بگذراند.اما مشکل اینجاست که قایقش کوچک است و هر بار می تواند یکی از آن ها را ببرد.حالا بگویید او چه طور این کار را بکند تا گرگ و بز با هم و بز و علف هم در یک طرف با هم نمانند.چون اگر گرگ با بز تنها بماند،بز خوراک گرگ می شود و اگر بز با علف تنها بماند بز علف ها را می خورد؟» کوشا چند لحظه فکر کرد بعد گفت:«کدخدا این معما دو تا راه حل دارد!»
تو می توانی یکی از دو راه حلی را که به ذهن کوشا رسیده است، بگویی؟



 



           

www.Bia2Net.ir



           


عروسک


داداش من کچل کرد
دیشب عروسکم را
او داشت دسته مویی
نرم و لطیف و زیبا
حالا دو چشم سبزش
غمگین و غصه دار است
حالش کمی گرفته
انگار بی قرار است
او را بغل گرفتم
مثل همیشه محکم
گفتم نخور عزیزم
یک ذره غصه و غم
حتی بدون مو هم
من عاشق تو هستم
آن وقت بر سر او
توری سفید بستم

 

 



           

 بازی جالب بادکنک مضرب ها

با دوستت در یک بازی ضرب شرکت کن و ببین چه کسی زود تر برنده می شود

بازی تقسیم

جمع وتفریق

 

هشت پاهای ضرب (2 بازی)

تفریق سریع

ربات ریاضی دان

عدد 10 را پیدا کن



           


من بُردم

بستنی و کلوچه
به به به، چه شیرین!
زردآلو و آلوچه
به به به، چه ترش!

نه نه نه، به این ها
هرگز نمی زنم دست
شکر خدا روزه ام
از صبح تا سر شب

ای شیطان شکارچی
تور برایم انداختی
لب نزدم به طعمه
من بُردم و تو باختی



           
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان چهارم دبستان و آدرس dabestanefaf.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.








نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 11
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 14
بازدید ماه : 174
بازدید کل : 15284
تعداد مطالب : 375
تعداد نظرات : 26
تعداد آنلاین : 1



ابزار وبلاگ  ,کد تغییر شکل موس برای وبلاگها و سایتهاکد تغییرشکل موس